سرنوشت پيامک بازي شبانه يک مرد با زن غريبه

خبرگزاري آريا - مردي که همسر دوم خود را به قتل رسانده بود ساعاتي پس از ارتکاب جرم و با صدور دستورات ويژه قضايي دستگير شد و ضمن اعتراف به جنايت هولناک خود گفت: همسرم به پيامک بازي شبانه ام با يک زن غريبه، اعتراض کرد که من هم عصباني شدم و او را با ضربات چاقو کشتم.

به گزارش سرويس حوادث جام نيـوز ، مردي که همسر دوم خود را به قتل رسانده بود ساعاتي پس از ارتکاب جرم و با صدور دستورات ويژه قضايي دستگير شد و ضمن اعتراف به جنايت هولناک خود گفت: همسرم به پيامک بازي شبانه ام با يک زن غريبه، اعتراض کرد که من هم عصباني شدم و او را با ضربات چاقو کشتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماجراي اين جنايت تکان دهنده از آن جا لو رفت که سپيده دم روز پنجشنبه گذشته، صداي زنگ تلفن قاضي ويژه قتل عمد به صدا درآمد و ماموران انتظامي وي را در جريان مرگ دلخراش زن 29 ساله اي قرار دادند که بر اثر وارد آمدن ضربات چاقو به مرکز درماني انتقال يافته بود.

لحظاتي بعد قاضي «کاظم ميرزايي» به همراه عوامل بررسي صحنه جرم و کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي عازم مرکز درماني شد و به تحقيق ميداني در اين باره پرداخت.


نوجوان 15 ساله اي که با اورژانس تماس گرفته و پيکر نيمه جان مادرش را به بيمارستان رسانده بود، درباره چگونگي وقوع ماجرا به بازپرس با تجربه شعبه 211 دادسراي عمومي و انقلاب مشهد گفت: من 2 ماهه بودم که مادرم از پدرم طلاق گرفت و پدرم با «مرضيه» (مقتول) ازدواج کرد. در واقع نامادري ام با محبت هايش مرا بزرگ کرد تا به اين سن رسيدم. شب حادثه نفهميدم که درگيري بين پدر و نامادري ام به چه خاطر رخ داد ولي وقتي با سروصداي آن ها به همراه ديگر برادرانم از خواب بيدار شديم ديديم که پدرم با عصبانيت گلوي مادرم را مي فشارد و سپس او را با ضربات چاقو مجروح کرد.

اين نوجوان ادامه داد: پدرم با همان چاقو ضرباتي هم به سر من کوبيد که سرم شکست در اين هنگام پدرم گوشي مادرم را از روي اپن آشپزخانه برداشت و درحالي که شلوارش را به دست گرفته بود از خانه فرار کرد. من هم وقتي مادرم را نقش بر زمين و خون آلود ديدم با اورژانس تماس گرفتم که بلافاصله او را به مرکز درماني انتقال داديم ولي تلاش پزشکان به نتيجه نرسيد و نامادري ام جان خود را از دست داد.


«قاضي ميرزايي» با صدور دستورات تلفني به ماموران کلانتري شهرک مهرگان مشهد از آنان خواست به رديابي متهم بپردازند. در پي صدور اين دستور گروه ويژه اي از ماموران انتظامي به سرپرستي سروان برزنوني (جانشين کلانتري مهرگان) وارد عمل شدند و در قالب چند تيم درحالي به رصدهاي اطلاعاتي پرداختند. دقايق به تندي سپري مي شد و ماموران انتظامي با راهنمايي هاي سرهنگ محمد بوستاني (فرمانده انتظامي مشهد) از همه توان اطلاعاتي و عملياتي خود براي شناسايي محل اختفاي متهم استفاده مي کردند تا اين که گروهي از ماموران موفق شدند محل کار متهم را در منطقه اي از شهر شناسايي و به محاصره درآورند. آنان پس از اطمينان از حضور متهم 38 ساله و با کسب مجوز قضايي، در يک عمليات هماهنگ، وي رادستگير کردند.

متهم اين پرونده جنايي که تنها چند ساعت بعد از ارتکاب قتل در چنگ قانون گرفتار شده بود به دستور قاضي کاظم ميرزايي روانه پليس آگاهي شد تا بازجويي ها از وي به شيوه اي تخصصي ادامه يابد.

متهم به قتل که براي رهايي از مجازات دست به داستان سرايي هاي ساختگي متعددي مي زد وقتي که روز گذشته مقابل قاضي شعبه 211 دادسراي مشهد قرار گرفت ديگر نتوانست حقيقت موضوع را پنهان کند. او که همه راه هاي گريز را بسته مي ديد اگرچه باز هم به تناقض گويي پرداخت اما به وارد آوردن ضربات چاقو اعتراف کرد و گفت: همسر اولم به بيماري سرطان مبتلا بود به همين خاطر سال ها قبل با «مرضيه» ازدواج کردم تا اين که حدود 6 سال قبل همسر اولم از من طلاق گرفت ولي مرضيه هم به بيماري کليه دچار بود و نمي توانست برخي از وظايف زندگي مشترک را به درستي انجام بدهد اين بود که به توصيه مرضيه با زن غريبه اي که در يک قنادي کار مي کرد آشنا شدم.

من که شماره تلفن آن زن را به دست آورده بودم با ارسال پيامک هايي خودم را مجرد معرفي کردم و قرار شد با يکديگر نيز در پارک ملاقات کنيم اما آن زن به مجرد بودن من مشکوک شده بود به همين دليل از من خواست تا به خانه ام بيايد. من هم به همسرم (مرضيه) گفتم که بچه ها را جاي ديگري ببرد تا من با آن زن ملاقات کنم ولي همسرم به پليس گزارش داده بود و ما توسط نيروهاي انتظامي دستگير شديم. پرونده ما هنوز در دادسرا مورد رسيدگي قرار داشت که آن زن غريبه پيامکي براي من ارسال و عنوان کرد: مردديگري برايش پيامک مي فرستد. او به من مشکوک بود که شماره تلفنش را در اختيار فرد ديگري گذاشته ام من هم بلافاصله به همسرم مظنون شدم و به او گفتم تو شماره آن زن را به کسي داده اي؟

همسرم نيز بدون تامل گفت: بله! شماره را به برادرم دادم تا به آن زن بگويد دست از سر زندگي من بردارد!! وقتي اين جمله را شنيدم به آن زن غريبه پيامک دادم که همسرم اين کار را کرده است ولي هنوز در حال پيامک بازي شبانه بودم که ناگهان همسرم گوشي را از دستم قاپيد و آن را به ديوار کوبيد! از اين حرکت مرضيه به شدت عصباني شدم و گلويش را با دست محکم مي فشردم که فرزندانم مرا کتک زدند. من هم چاقويي را که زير رختخواب بود برداشتم و ضرباتي به همسرم زدم و چند ضربه هم با ته دسته چاقو به سر پسر بزرگم کوبيدم. سپس از خانه فرار کردم!


گزارش حاکي است با اعترافات صريح متهم اين پرونده جنايي، دستور بازداشت موقت وي توسط قاضي ويژه قتل عمد صادر شد تا تحقيقات بيشتري درباره برخي از ادعاهاي متهم صورت گيرد.
خراسان
110
اين اخبار داغ را از دست ندهيد:
ازدواج دوباره زن و شوهر طلاق گرفته پس از يک ماجراي بسيار کثيف و ..
ارتباط غيراخلاقي فوتباليست معروف ايراني با يک خانم مهندس لو رفت!
اقدام عجيب عروس خانم وسط جشن عروسي + تصاوير
خبري داغ در مورد قاتل ستايش قريشي! + عکس
مجري خانم معروف درگذشت! + عکس
وضعيت پوشش اين مسافر همه را انگشت به دهان کرد! + عکس

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۴۰۲۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شوهرم را کشتم که خودم را نجات دهم | ضربه مرگبار کارد به قلب مرد جوان

به گزارش همشهری آنلاین، اردیبهشت سال گذشته زن جوانی به نام مریم هراسان از خانه‌اش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر می‌داد از همسایه‌ها کمک خواست. دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد مرد ۴۲ ساله‌ای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.

همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگی‌مان به اختلاف خوردیم و مدام با هم دعوا می‌کردیم تا اینکه خانواده‌های‌مان توصیه کردند بچه‌دار شویم تا اختلاف‌هایمان حل شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه با هم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک می‌گرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبه‌رو بودیم.

وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست به‌سرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت چرا بچه را از شیرخشک نمی‌گیری و چرا از پوشک استفاده می‌کنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم.

متهم ادامه داد: بعد هم به من گفت باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند. وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد. با دستانش گلویم را فشار داد به‌طوری که چشم‌هایم سیاهی رفت. در حالی که برای نجاتم تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربه‌ای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.

در این میان پزشکی‌قانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.

پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته؛ پسرم هیچ‌گاه او را کتک نزده بود. ما نمی‌دانیم واقعا چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بی‌رحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربه‌های کریم از خواب پریدم. بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت. داشتم خفه می‌شدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمی‌توانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشم‌هایم سیاهی ‌رفت.

دستم را روی زمین می‌کشیدم که به یکباره دستم به کارد میوه‌خوری خورد و آن را جلوی سینه‌اش گرفتم تا بترسد و رهایم کند اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایه‌ها کمک خواستم.

در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینه‌اش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟

متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند اما او قصد جانم را کرده بود.

با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

کد خبر 849554 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران